به نام قدرت مطلق الله
واقعاً چه کسی را دیدهاید که وقتی یکی بیمار است و حالش بد است با حرفها، طعنهها و کنایههایش او را خُرد کند؟ ولی من این اجازه را به خودم میدادم که او و شخصیتش را لِه کنم و در آخر همهچیز او را بگیرم، غرورش، زندگیاش، عشقش را، کسی را که میگفت همهچیزم مال عشقم است یعنی من، اما من نمیشنیدم، انگار کر شده بودم، چون با خودم میگفتم اگر من را دوست داشت خودش را درمان میکرد، ولی او دست خودش نبود، نمیتوانست.
درباره این سایت